دنیای شیرین عکاسی کودک

دبیر سایت شنبه 2 بهمن 1400 - 17:52
دنیای شیرین عکاسی کودک
بچه هایی هستند که انقدر مهربونند حتی پستانکشون رو هم مدام به عکاس تعارف میکنند.الهی بگردم که انقدر مهربون و فرشته اند.

جذابیت عکاسی کودک با وجود سختی بسیار

عکاسی کودک کار بسیار دشواریست و حواشی بسیاری دارد. وقتی از یک کودک، عکاسی می کنم، در لحظه، حواسم باید به همه چیز باشد، به نورها، مرتب بودن مو ، لباس کودک، حرکتهای وی، واکنش والدین، صداهای محیط، آسیب ندیدن کودک حین عکاسی و کلی نکته دیگر. اما با همه این ها کودکان شیرینی خاصی دارند و آنقدر معصوم و دوستداشتنی هستند که خستگی را از تنم بیرون می کنند، مخصوصا وقتی پدر و مادر ها از عکس ها لذت می برند و ذوق می کنند که با همه سختی ها لحظه های خوب شکار شده اند، بیشتر به خودم می بالم و خوشحال می شوم که چنین شغلی را انتخاب نموده ام.
دوست دارم چند تا از خاطرات خوب و لحظات جالب کارم را برای شما بازگو کنم. من کلا آدمی هستم که به کودک درونم خیلی اجازه شیطنت می دهم و همین اخلاقم خیلی وقت ها مرا شاد و آرام می کند. خاطرم هست خیلی سال پیش یک کوچولوی خیلی با مزه همراه خانواده اومده بود به آتلیه من و این کودک علاقه ای به پوشیدن کفش نداشت و با پای برهنه اومده بود.
خیلی هم بازیگوش و پرتحرک بود. من با سختی بسیار از وی عکس گرفتم تا جایی که مادرش فکر می کرد که هیچ عکس خوبی ندارد و در زمان انتخاب عکس از داشتن عکس ها متعجب شد. حتی زمان تحویل عکس ها هم دوباره شاهد بودم که کفشهاش رو در ماشین جا گذاشته بود و بدون جوراب و کفش وارد شد، ازین جهت هنوز چهره اش و کارهایش در خاطرم هست...

یکی از جالب ترین بچه هایی که تو این سال ها باهشون روبرو شدم یک کوچولوی خیلی جذاب و بامزست به نام روهام. این آقا روهام خوشگل هر بار ما رو با کارهای با نمکش خندونده...زمانی که تقریبا یک سالش بود ، برای چندمین بار با خواهر جونش که از سه ماهگی مهمون ما بوده و الان 8 سالست برای عکاسی اومد به آتلیه کودک من و قبل از اومدن مادرش تلفنی از ما خواستند که اگر جارو و جارو برقی داریم قایم کنیم که مبادا ببینه...ما هم سعی کردیم جارو ها رو استتار کنیم که روهام کوچولو نبینه..از قضا دسته جارو برقی رو از زیر پارچه تشخیص داد و با خوشحالی به طرف اون رفت. جای شما خالی دیگه کار از کار گذشته بود و تا یک ساعت بی خیال جارو نشد. گویا در منزل هم دائم مشغول جارو کشیدن بودند این آقا روهام ما..البته این روند تا سالهای بعد هم ادامه داشت. خداکنه که این اخلاقشو نگه داره تا بعد ها که مرد بزرگی شد در خونه به کارش بیاد و همسرش رو خوشحال کنه...من که همیشه از دیدن همچین بچه هایی لذت میبرم.
بچه هایی هستند که انقدر مهربونند حتی پستانکشون رو هم مدام به عکاس تعارف میکنند.الهی بگردم که انقدر مهربون و فرشته اند.
راجع به دوقلوهای نا همسان دختر و پسر، ما همیشه شاهد بودیم که دختره خیلی زبل و باهوش و فعاله و داداش مظلومشو اذیت میکنه..بعد میگن پسرا شیطونن. اونایی که ما دیدیم دست پسرا رو از پشت بستن..آخه چه کار به موهای اون بیچاره داری دختر کوچولوی با نمک بلا...
بعضی بچه ها فقط به یک صدا و کلمه خاص واکنش خوب نشون میدن و میخندن و هیچ چیز دیگه ای اونا رو نمیخندونه و فقط نگاه میکنند حتی اگر عکاس و همکاراش و پدر و مادر تبدیل به دلقک سیرک بشوند...

مدتها پیش یک کوچولوی ناز آوردن پیشمون که در زمان عکاسی حداقل 50 بار یک قسمت از دیالوگ کارتون کلاه قرمزی رو براش تکرار کردیم تا بخنده... کلی هم خودمون خندیدیم... اونجا که پسر دایی کلاه قرمزی که از روستا اومده میگه که مگه مو مسخره ی تویم....مگه مو مسخره ی تویم...
البته خاطرات شیرین و ماندگار زیاد هستند ...
زویا توکلی

بازخوردها
    ارسال نظر
    (بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)
    • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
    • - لطفا دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به مطلب باشد.
    • - لطفا فارسی بنویسید.
    • - میخواهید عکس خودتان کنار نظرتان باشد؟ به gravatar.com بروید و عکستان را اضافه کنید.
    • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر خواهد شد